آن سوی گستاخی
ما اینجاییم و خدا آنجا و بین ما دریاست. دریا نمی گذارد دستمان به خدا برسد.
گاهی اما برای رسیدن به او نه طاعت به کار می آید نه عبادت.نه ذکر و نه دعا نه التماس و نه استغفار.
تنها بی باکی است که به کار می آید. بی باکی عبور از آب و بی باکی گذشت از آتش.
گذشت از آتش اما نه به امید آنکه آتش گلستان شود و تو ابراهیم.
گذشت از دریا اما نه به امید آن که دریا شکافته شود و تو موسی.
آتش را به امید سوختن گذشتن و دریا را به امید غرق شدن.
***
جاده ایمان خطرناک است . پر آب و پر آتش. مسافرانی بی پروا می خواهد. آنقدر بی پروا که پا بر سر همه چیز بگذارند و از سر همه چیز بگذرند. از سر دنیا و آخرت از سر بهشت و از سر جهنم. آنان که می ترسند از لغزیدن و می ترسند از افتادن به راه ایمان نمی مانند.
ایمان را به گستاخی باید پیمود نه به ترس. زیرا خداوند آن سوی گستاخی است . نه این سوی تردید و ترس.
- ۸۴/۰۷/۰۱