بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

چند ماه پیش از انتخابات بود که عطریانفر از سران شناخته شده اصلاح طلبان اعلام کرد که هاشمی رفسجانی هدایت جریان اصلاحات در کشور را برعهده گرفته است. هر چند ماجرای هاشمی را می توان از پیش از آن شروع کرد، اما بگذارید این داستان طولانی را از نامه توهین آمیز او به رهبر معظم انقلاب پیگیری کنیم.

نامه ای بی عرض سلام و ادب، که از آتش هایی در خیابان خبر می داد! و رهبر عزیز را با گستاخی به امر مطلوب خود می خواند.
همسر او عفت مرعشی هم در روز رای گیری در مقابل دوربین های خبرنگاران اعلام کرد که اگر موسوی انتخاب نشد، تقلب شده است و مردم به خیابان ها بریزند!

کارشکنی های هاشمی در روند پیگیری شکایات و رفع مشکلات، واضح تر از آن بود که مردم از آن بی خبر بمانند، حضور مداوم فرزندان او در مرکز اغتشاشات نیز با سکوت رضایت آمیز هاشمی همراه شد و کار را به جایی رساند که خوشبین ترین افراد هم نتوانند نقش جدی هاشمی را در این میانه نادیده بگیرند.

بعد از مراحل مختلفی که هر روز یک توطئه و آشوب علیه نظام، به اجرا در آمد و سخنرانی های گاه و بیگاه هاشمی بر آتش ها افزود، سرانجام در عاشورای 88، کار به خطرناکترین جا رسید و آشوب طلبان بر علیه مقدس ترین اعتقادات مردم حمله بردند، واکنش سریع و خودجوش مردم در این روز به قدری سنگین بود که نشان می داد ماجراجویان بعد از انتخابات به انتهای خط رسیده اند.

بلافاصله بعد از این ماجرا بود که علی مطهری با آن مشخصاتی که همه سیاسیون از آن آگاه هستند، طرحی را با عنوان آشتی 7 ماده ای ارائه کرد که غیر از اینکه در حد و اندازه های علی مطهری نبود، مشخصا احمدی نژاد را هدف گرفته بود و با تکرار خواسته های هاشمی، بیش از آنکه موسوی و خاتمی و کروبی و سرکردگان آشوب ها را محاکمه بکشد، به احمدی نژاد حمله کرده بود!!

این طرح که به سرعت در سایت های حامی هاشمی رفسنجانی منتشر شد، مشخصا سعی می کرد تا اذهان عمومی را از فجایع خشونت طلبان در روز عاشورا منحرف کند و تنها چند روز بعد از آن، موسوی در بیانیه 17 خود، مشابه همان راه حل ها را ارائه کرده بود تا سران پنهان و آشکار فتنه را از دنیای اموات بازگرداند.

در پی این اتفاق بود که محسن رضایی که از نزدیکان خاص هاشمی محسوب می شود، در اتفاقی نادر و تنها در عرض چند ساعت نامه ای درباره  بیانیه موسوی به “محضر مبارک رهبر عظیم الشان انقلاب اسلامی” نوشت و ادعا کرد از آنجایی که “آقای میرحسین موسوی از انکار دولت آقای احمدی‌نژاد عقب نشینی کرده است” شما با آن همراهی کنید!

در مورد این نامه نکاتی چند به ذهن می رسد:

1) انتشار سریع نامه محسن رضایی در حالی صورت می گیرد که اگر رضایی، از محتویات دقیق نامه، پیشاپیش اطلاع نداشت، برای تحلیل چنین شرایطی و مشورت با مشاوران، زمان زیادی صرف می شد و واکنش به چنین نامه ای که با حرکت غیر منتظره موسوی، همراه بوده، طبعا زمان بیشتری را هم می برد!
حال چگونه ممکن است کسی که از نوشتن یک پیام تسلیت ساده عاجز است، به چنین سرعتی موضوع بدین مهمی را تحلیل کند و با مشاوران مشورت کند و درباره آن، نامه ای به این مهمی هم بنویسد؟!

2) محسن رضایی در جایگاهی نیست که بتواند برای رهبر عزیز انقلاب، تعیین تکلیف کند، پس چگونه حاضر می شود که چنین نامه عجیبی را به رهبر انقلاب بنویسد؟
حتی اگر محسن رضایی قصد کمک به کشور را هم داشت، می توانست این موضوع را به صورت خصوصی و محرمانه با امام خامنه ای در میان بگذارد؛ این در حالی است که انتشار عمومی این نامه، انتظارات متفاوتی در جامعه ایجاد می کند و عده ای را منتظر جواب مستقیم رهبری به آن می کند و خود این در مضیقه قرار دادن رهبری، نکته مهمی است.

3) نامه محسن رضایی این نتیجه را به همراه دارد که موسوی و بقیه سران فتنه را که بعد از راهپیمایی میلیونی مردم، در آستانه حذف سیاسی و حقوقی بودند، هم طراز رهبری قرار می دهد و این انتظار را به وجود می آورد که رهبری به آن ها پاسخگو باشد و عملا این اقدام، نه تنها موسوی را از مرگ سیاسی نجات می دهد، بلکه جایگاهی بالا به او می بخشد و مشخص است که رضایی از این نتیجه آگاه است و عامدانه دست به چنین کاری زده است.

4) اشاره رضایی به “نگرانی‌ها و ابهامات ماه‌های اخیر در سرمایه گذاریهای اقتصادی و سایر فعالیتهای کشور” که تکرار همان حرف های بیانیه موسوی است، این موقعیت را فراهم می کند تا موسوی از یک “محارب” دین و نظام به یک “منتقد” دولت تبدیل شود و چه کسی است که نداند این کار، خنثی کردن انتظارات شدید مردم برای محاکمه سران فتنه است؟!

5) بر خلاف آنکه رضایی ادعا کرده است که موسوی از انکار دولت احمدی نژاد دست برداشته است و به واسطه آن از رهبری خواسته شده است تا موسوی را مورد گذشت قرار دهد، دقت در بیانیه موسوی، خلاف این موضوع را نشان می دهد و چناچه یکی از حامیان موسوی در مطلبی با عنوان “نرمش بدون سازش میرحسین: پایان جنبش سبز در برابر کنار رفتن دولت احمدی نژاد!” اشاره کرده است:

میرحسین موسوی تلویحا ایده “عدم کفایت سیاسی دولت احمدی نژاد” را به عنوان اولین و مهمترین گزینه پیشنهادی خود برای حل بحران فعلی پیشنهاد می کند.

آن جایی که می نویسد : “اعلام مسئولیت پذیری مستقیم دولت در مقابل ملت و مجلس و قوه قضائیه به نوعی که از دولت حمایت‌های غیرمعمول در مقابل کاستی‌ها و ضعف‌هایش نشود و دولت مستقیما پاسخگوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است،به یقین اگر دولت کارآمد و محق باشد خواهد توانست جواب مردم و مجلس را بدهد و اگر بی کفایت و ناکارآمد بود مجلس و قوه قضائیه در چهارچوب قانون اساسی با او برخورد خواهند کرد.” معنی این “مسئولیت پذیری و پاسخگویی در برابر مشکلات ایجاد شده” در مقابل مجلس و قوه قضاییه،بعید است مصداقی جز “تصویب عدم کفایت سیاسی در مجلس شورای اسلامی” باشد.

با توجه به این موارد به نظر می رسد که محسن رضایی هدفی بالاتر در ذهن دارد و همان طور که از لابه لای نامه او به خوبی مشخص شد، قصد اتمام کاری را دارند که هاشمی با نامه خشمگینانه خود در پیش از انتخابات آغاز کرد و در تمام 7 ماه اخیر به نتیجه نرسید.

مثلث هاشمی و موسوی و رضایی که در زمان جنگ، در اقدامی پرابهام، امام راحل را به “نوشیدن جام زهر” وادار کردند، این بار و در پروژه ای پیچیده تر قصد دارند تا رهبری را به نوشیدن این جام و تمکین به خواسته های غیرقانونی خود وادار کنند و موسوی را که حتی حاضر به پذیرش مسئولیت بیانیه های خود و عواقب قانون شکنی هایش نشده است به قدرت بازگردانند و رئیس جمهور منتخب مردم که اتفاقا “نظرش به نظر رهبری نزدیک تر است” را کنار بزنند.

البته این بار، این مثلث که نقش فرماندهی هاشمی در آن، روشن است، برگ های برنده کمتری در اختیار دارد و حمایت های آشکار و پنهان آن ها از خشونت گرایان و آشوب طلبان، نفرت خاصی را در مردم از آن ها ایجاد کرده است و این خشم مقدس را نمی توانند در کوتاه مدت و حتی میان مدت از بین ببرند، از این رو به نظر می رسد که تنها راهکار آن ها برای پیشبرد جریانشان، حملات شدید به رهبری است که در ماه های اخیر و تجمعات اخیرشان هم به طور مکرر تمرین کرده اند.

در این میان، برای از بین بردن آخرین برگ برنده آنان،  باید حمایت خود از رهبری را محکم تر و قوی تر از همیشه کنیم و برای ناکامی پروژه جام زهردهندگان به امام، از یاد نبریم که آنچه امام (ره) را وادار به این کار کرد، تضعیف جبهه های مردمی بود که امکان مقاومت را از ایشان گرفت.

حالا که مالک اشتر، به چشم فتنه رسیده است؛ نگذاریم که او را برگردانند.

پس چون یاران حسین (ع)، همراه رهبری می ایستیم و آگاهی و روشنگری را فراموش نمی کنیم.

نظرات (۱۵)

سلامپست جدید...پست جدید!-------------------------------------------میخوام بلینکمتون! اجازه هست؟اول می لینکمت بعدا تو اجازه بده!
  • توسط:استاد
  • و این ایه نازل شد (((( رسوایی و مرگست سرانجام گنهکار ))) ای کسانیکه ایمان اورده اید هرگز نهراسید
  • توسط:الهه ی سکوت ...
  • برای خود من اول یاد خدا و بعد تلاش و توکل بر خدا . این طوری اگر هم موفق نشدم می دونم که تلاشمو کردم و آرامش اگر بهم خورد زود سعی می کنم به حالت اول برگرده . البته گاهی اوقات هم افراد هستن . اینم باز مراقب رفتارم هستم اگر ایراد از من بود سعی می کنم کنار بیام و دفعه بعد مراقب باشم تا آرامشم بهم نخوره . اگه ایراد از طرف و محیط اطراف باشه که تحمل می کنم و تا جایی که احترام و حرمت اجازه بده دفاع می کنم در غیر این صورت ساکت می مونم و آرامشمو بهم نمی زنم . البته تمام اینا یه جور تمرین هستش . اگر بهش فکر کنی کم کم می تونی موفق بشی که من هنوز در این مورد زیاد راضی نیستم ...
  • توسط:الهه ی سکوت ...
  • سلام ممنون از حضورتون . روزمرگی های جالبی دارید . به دنبال آرامش بودن خیلی سخته . شاید راحت باشه چیزی نیست که تنها ما در اون دخیل باشیم ...
  • توسط:الهه ی سکوت ...
  • درسته . برمی گرده به خدا و این که چقدر بهش نزدیک هستیم . هر نزدیک تر باشیم طبیعتا آرامش ما بیشتر هستش و در مواقعی که آرامش نداریم با اعتقاد به خدا و تحمل کم کم اطرافیان و دغدغه ها رو باهاش کنار می یام و به سکون نزدیک تر می شیم .
  • توسط:صاد.نون
  • محمد جان مگه نمیشناسی؟
  • توسط:بماند
  • عقاید متحجرانه ی تو هزارتا مصداق داره یکی اینکه شما برای ولایت فقیه معصومیتی رو قائلید که فقط مختص ائمه علیهم السلام می باشد و هر موضع ایشانرا یه جورایی الهی و کاملا دور از لغزش میدانید و....خاکسار آستان علی(ع)
  • توسط:بماند
  • میدونی امثالی مثل تو یه جورایی پوپولیسم هستند ساده باور و ساده انگار! لا اقل این ادعا در مورد و مه سالها میشناسمت صادقه.دنبال موضوعی میگردین تا از اون یه جورایی به نفع خودتون استفاده کنید.تو همیشه یه ربطی بین ائمه معصومین (ع) و ولایت فقیه برقرار میکنی این که دیگه دلیل نمیخواد اگر هم خواستی تو وبلاگت یه سری بزن!شما با این عقاید و رفتار متحجرانتون ریشه اسلام رو هدف گرفته اید. خاکسار آستان علی(ع)بسم الله...نه ما دنبال موضوعی نمی گردیم که ازش به نفع خودمون استفاده کنیم...همه ی حرف ما اینه که تاریخ همیشه در حال تکرار شده و عبرت گرفتن از این تاریخ مهمه! برای تکرار نشدن سقیفه ی دیگه ای! برای تکرار نشدن عاشورای دیگه ای! عقاید و رفتار متحجرانه ی منو میشه بگین کدوماست که به ریشه ی اسلام ضربه میزنه؟ تفکر خود شما چیه؟ چرا جرات نمیکنی از خودت آدرس ایمیل بزاری؟
  • توسط:آرون
  • پست جدید دارم ... تا داغه و تازه بیا!
  • توسط:آرون
  • سلام...پستت رو خوندم. من به طور کلی با اصلاحات موافقم.تو نخ جزئیات نمیرم. ولی ربطی هم بین امام حسین یا امام زمان با اقای رهبر نمی بینم. اصلا ربطی به هم ندارن...
  • توسط:الهه شرق
  • سلام خوبی؟همه نوشته ات رو خوندم.ماجراهای اخیر انقدر پیچیده شدن که واقعا ادم گیج و متحیر میمونه.کاملا با برنامه رسزی.راستی امروز ریس جمهور اهوازه!
  • توسط:بماند
  • من دیگه مطمین شدم که واقعا سر جای خودت نیستی!امام زمان چه ربطی داره به ولایت فقیه!مگه اون زمان که ولی فقیهی نبود از آسمان بلا نازل میشد؟30 ساله که ابن موضوع رونق پیدا کرده 1000سال قبل مردم چیکار میکردند؟بسم الله...هرچی نگاه میکنم توی این مطلب چیزی راجع به امام زمان و ولی فقیه ننوشتم...و اینکه اگه ولی فقیه نباشه از آسمون بلا نازل میشه!!!شما رو انگار توهم اونم از نوع کاملا فانتزی برداشته که چنین حرفایی رو می زنی! یه لطفی کنی و دوباره بخونی بد نیست و اینکه جراتشو داشته باشی و حداقل آدرس وب یا ایمیل از خودت بزاری واسه گرفتن جواب!و دیگه اینکه ولایت فقیه هیچ ربطی به این 30سال نداره و طی زمان های گذشته هم ولی فقیه هایی اومدن و رفتن ولی نه به این شکل...و اینکه ائمه معصومین علیهم السلام و پیامبر (ص) هم ولی فقیه زمان خودشون بودن!
  • توسط:کافه شیدایی
  • آقاجان خوبی؟ برام ایمیل بزن که چه شد اون ماجرا!
  • توسط:شازده کوچولو
  • سلام کجایی برادر؟ما خوبیم. همین حوالی نزدیک.حال دلمان هم خوب است. باران میبارد و روشنایی و کمی .. شیطنت کودکانه.با این مه خدا هم هست.نگران نباش رفیق ما.
  • توسط:آرون
  • سلامیه پست جدید دارم-----------------------------------------یه چیز دیگه هم یادم اومد: کتابای کوئلیو رو می بلعم!--------------------------ببخش این کافی نته داره میبنده ...وقت ندارم پستت رو بخونم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی