اینها دروغ است باور نکنید!!! نگاهی به تحریفهای عاشورا
شهید مطهری درمجموعه کتاب های حماسه حسینی روی یک نکته تأکید ویژه دارد؛ این که واقعه عاشورا به مرور دچار تحریفاتی شده که باید از آن ها حذر کرد. این ها فقط چند تا از تحریفاتی هستند که مطهری در جلدهای 1 و 3 حماسه حسینی به شان اشاره کرده. قسمت غم انگیز ماجرا این جاست که بعضی از این ها هنوز رایج اند و این ور و آن ور مدام از مداح ها و مجلس گردان ها می شنویدشان.مطهری این حرف ها را نزدیک به 30 سال پیش زده. از آن موقع تا حالا هم این جور دروغ ها و افسانه ها بیشتر اگر نشده باشند، کمتر نشده اند. شما چند نفر دیگر را می شناسید که با جدیت و وسواس مطهری افتاده باشند به جان این دروغ ها و سعی کرده باشند چهرة امام شان را از زیر همة این خرافات و باورهای سطحی و منحرف بکشند بیرون؟ اصلا چرا ما فقط رفته ایم سراغ نقل قول های مطهری و خودمان جرأت نمی کنیم از یکی از این دروغ های جدیدی که به حسین و عاشورا نسبت می دهند، حرف بزنیم؟ فکر نمی کنیدیک جای کارمان بدجور می لنگد؟
1-داستان تشنگی
این جور نیست که سه شبانه روز آب نخورده باشند، نه! سه شبانه روز بود که ممنوع بودند. ولی در این خلال توانستند یکی دوبار از جمله در شب عاشورا آب تهیه کنند. [اصلا] لقب سقا ، آب آور،قبلا [یعنی قبل از عاشورا] به حضرت ابوالفضل داده شده بود؛ چون یک نوبت یا دو نوبت دیگر در شب های پیش، حضرت ابوالفضل توانسته بود برود صف دشمن را بشکافد و برای اطفال اباعبدالله آب بیاورد. حتی غسل کردند، بدن های خودشان را شست وشو دادند.
2-داستان اربعین
نمونه دیگر، اربعین است. اربعین که می رسد، همه، این روضه را می خوانند و مردم هم خیال می کنند این طور است که اسرا از شام به کربلا آمدند و در آن جا با جابر ملاقات کردند و امام زین العابدین هم با جابر ملاقات کرد. در صورتی که به جز در کتاب لهوف، که آن هم نویسنده اش یعنی سیدبن طاووس در کتاب های دیگرش آن را تکذیب کرده و لااقل تأیید نکرده است، در هیچ کتاب دیگری چنین چیزی نیست و هیچ دلیل عقلی هم این را تأیید نمی کند. ولی مگر می شود این قضایایی را که هر سال گفته می شود از مردم گرفت؟! جابر اولین زائر امام حسین علیه السلام بوده است و اربعین هم جز موضوع زیارت قبر امام حسین علیه السلام [توسط جابر و نه اهل بیت] هیچ چیز دیگری ندارد. موضوع تجدید عزای اهل بیت نیست، موضوع آمدن اهل بیت به کربلا نیست ، اصلا راه شام از کربلا نیست، راه شام به مدینه، از همان شام جدا می شود (ج1)... عبور شهدا از کربلا و ملاقات امام سجاد با جابر افسانه است. (حماسه حسینی،ج 3)
3-داستان لیلا و علی اکبر
نمونه دیگر قصه لیلا مادر حضرت علی اکبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند، ولی حتی یک مورخ نگفته که لیلا در کربلا بوده است. اما ببینید که چقدر ما روضه لیلا و علی اکبر داریم. حتی من در قم، در مجلسی که به نام آیت الله بروجردی تشکیل شده بود و البته خود ایشان در مجلس نبودند، همین روضه را شنیدم که علی اکبر به میدان رفت، حضرت به لیلا فرمود که از جدم شنیدم که دعای مادر در حق فرزند مستجاب است، برو در فلان خیمه خلوت موهایت را پریشان کن، در حق فرزندت دعا کن شاید خداوند این فرزند را سالم به ما برگرداند! اولا لیلایی در کربلا نبوده که چنین کند. ثانیا اصلا این منطق، منطق حسین نیست . منطق حسین در روز عاشورا، منطق جانبازی است. تمام مورخین نوشته اند که هر کس اجازه می خواست، حضرت به هر نحوی که می شد عذری برایش ذکر کند، ذکر می کرد، به جز برای علی اکبر؛ فاستاذن فی القتال اباه فاذن له. یعنی تا اجازه خواست، گفت برو. حال چه شعرها که سروده نشده! از جمله این شعر که می گوید:
خیز ای بابا از این صحرا رویم نک به سوی خیمة لیلا رویم
4-داستان هلاک کردن دشمن
ملا آقای دربندی در اسرار الشهاده نوشته است که لشکر عمر سعد در کربلا یک میلیون و ششصد هزار نفر بود. باید سؤال کرد این ها از کجا پیدا شدند؟ این ها همه در کوفه بودند؟ ... مگر کوفه چقدر بزرگ بود؟ کوفه یک شهر تازه ساز بود که هنوز سی و پنج سال بیشتر از عمر آن نگذشته بود، چون کوفه را در زمان عمربن خطاب ساختند. (این شهر را عمر دستور داد بسازند، برای این که لشکریان اسلام در نزدیکی ایران مرکزی داشته باشند.) در آن وقت معلوم نیست همة جمعیت کوفه آیا به صدهزار نفر می رسیده است یا نه؟ ... و نیز در آن کتاب نوشته که امام حسین در روز عاشورا سیصدهزار نفر را با دست خودش کشت! با بمبی که در هیروشیما انداختند تازه شصت هزار نفر کشته شدند، و من حساب کردم که اگر فرض کنیم که شمشیر مرتب بیاید پایین و در هر ثانیه یک نفر کشته شود، کشتن سیصدهزار نفر، هشتادوسه ساعت و بیست دقیقه وقت می خواهد. بعد که دیدند این تعداد کشته با طول روز جور در نمی آید، گفتند روز عاشورا هم هفتاد ساعت بوده است!
پی نوشت:
این مطلب ادامه دارد...
- ۸۵/۱۱/۰۵