این روزها!
شنبه, ۲۹ فروردين ۱۳۸۸، ۰۱:۵۳ ب.ظ
بسم الله...
-
یک هفته است در مشهد مستقر شدم...تمام کلاس هام عصر تشکیل میشه و تقریبا صبح تا ظهرمو توی دانشگاه سابق-جهاددانشگاهی مشهد- میگذرونم یا موسسه خدمات مشاوره ای، جوانان و امور اجتماعی آستان قدس...
-
چندروز قبل بخاطر زیاد بودن تعداد دانشجوها کلاسمون رو دو دسته کردنو اکثر کلاسها توی دو تاریخ جدا برگزار میشه...آقایون جدا و خانما جدا
یه مزیت هایی داره و یه معایبی...از معایبش اینه که به قول بچه ها همون نیم چه احترامی هم که بعضا اساتید واسه پسرا به احترام دخترا قائل هستن دیگه ازش خبری نیست ....مزیتش هم اینه که خب کلاس نصف شده و راحت تر میشه درسو فهمید...البته یک سوم کلاسها مختلط برگزار میشه و خب خیلی شلوغه...۴۰تا دانشجوی مهندسی کامپیوتر توی یه کلاس چه شود...
-
اگه مساله ی خاصی پیش نیاد و بتونم حفظش کنم دبیر سرویس فرهنگ و دین ماهنامه ی جوان شدم...کار سخت و وقت گیریه و خیلی باید پیگیر باشی که همه مطالبشون رو برسونن...
-
به پیشنهاد آقای جهانشرق عزیز-امور دانشجویی دانشگاه سابق! - و با موافقت رئیس دانشگاه توی امور دانشجویی مشغول به کار شدم و ضمن کار توی این بخش یه مشاوره هایی !!! هم قراره به سازمان دانشجویان و بسیج دانشجویی بدم...
-
هم خوابگاهی هام یکیشون متولد ۶۹هه و اون یکی ۷۰! هضمش اول واسم سخت بود متولد ۷۰!!! اما خب ...طبیعی شد واسم....فکرشو که میکنم از ترم دیگه احتمالا پدربزرگ خوابگاه خواهم بود...
-
همه چی خوب پیش میره این روزها!
-
شکر...
- ۸۸/۰۱/۲۹