به کجا می خواهیم برسیم؟
برای سنجش موفقیت یا عدم موفقیت برنامه ها و دولتها معمولا از دو معیار برای سنجش استفاده میشود .
۱- موفقیت برنامه های امسال را با سال یا سالهای گذشته مقایسه میکنند . تا معلوم کنند که به نسبت سال گذشته موفق عمل کرده اند یا خیر . و همچنین عملکرد این دولت با دولت گذشته .
۲- یکی دیگر از معیارهای سنجش و اعلام پیشرفتها ، مقیاس کشورهای مختلف با هم است . مثلا اگر در کشور ما معضلات و بهره وری در یک حد و نسبتی با کشورهای باصطلاح توسعه یافته باشد ، برای خودمان توجیهه میکنیم که درست عمل کرده ایم و ملاک عملمان کشورهایی هستند که به رسم دنیای امروز پیشرفته محسوب میشوند . سئوالی که مطرح میشود این است : آیا اینگونه سنجش عملکردها درست است ؟ یا حداقل کافی است ؟ آیا جمهوری اسلامی ایران سقف برنامه هایش را کشورهای توسعه یافته مشخص میکنند ؟و آیا این نوع نگرش و ملاک قرار دادن اثر منفی بر روی برنامه ریزی و هدف گذاریها ندارد ؟
راه و معیار سوم بنظرم باید هدف نهایی جامعه ایرانی باشد . ( به کجا میخواهیم برسیم ؟ )جامعه امروز ایران از جامعه نمونه اسلامی چقدر فاصله دارد ؟ جامعه نمونه و سالم چه معیارها و خصوصیاتی دارد . و ما امروز کجا هستیم ؟ هر سال باید بررسی شود . چه مقدار از سرمایه های موجود بهره وری داشته ایم ؟ چه مقدار سرمایه و فرصت بلقوه را بالفعل کرده ایم ( کشف فرصتها و سرمایه مادی و معنوی ) و............ والا ممکن است به بیراهی برویم که دیگران میروند و مشخص بودن ملاکها راههای جدیدی را پیشروی جامعه ایرانی خواهد گشود .
مزیتهای معیار سوم : داشتن آرمان و هدف مشخص از توسعه و مشخص بودن خصوصیات جامعه ایده آل ایرانی ،مانع دنباله روی بی جا از دیگران میشود . مشخص بودن آرمان شهر ایرانی، فضای مشترک ملی ایجاد میکند تا کارشناسان و متخصصین بر روی ایده آلها و جوانب مختلف چنین جامعه ایی فکر و اندیشه کنند تا هدف نهایی بهتر به جامعه معرفی و تبیین شود . تفکر در این زمینه باعث میشود جامعه سرمایه های مادی و معنوی و فرصتهای جدیدی را کشف و ایجاد نماید . چرا که بعضی سرمایه ها و فرصتها تنها با خصوصیات یک ملتی هماهنگ هستند و شاید امکان بروز در دیگر ملل و مکتبها وجود نداشته باشد، یا امکان ظهور و بروز آن کم باشد ،که با کپی برداری دیگران، این سرمایه ها و فرصتها مغفول میمانند .
این هدف باعث هویت بخشی بیش از پیش جامعه خصوصا جوانان میشود و زمینه های شبیخون فرهنگی و نفوذ دشمنان را از بین میبرد .
نداشتن هدف جامعه ایده آل باعث تحلیل و تجزیه سرمایه ها و تواناییها میشود و دوباره کاریها و ضدهم کار کردن و دور شدن از آرمانهای ملی نتیجه آن خواهد بود، آنهم در زمانه ای که کشورها و تفکرات مختلف سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی وارد مرحله رقابتهای سنگین و پر شتاب شده اند و ما ناگزیریم با کمترین سرمایه ، بالاترین بهره وری آنهم از نوع ایرانی داشته باشیم که نوع ایرانیش باید بررسی و کشف شود.
- ۸۵/۰۹/۳۰