حواسمان باشد
شنبه, ۱۵ اسفند ۱۳۸۸، ۱۲:۲۰ ب.ظ
بی خوابی های یک ذهن سرگشته
کانال تلگرام @khablog
بهتره بگید یه دل شکسته از همه چی ! چون حالا که فکر می کنم می بینم دیگه همه چی اذیتم می کنه ...مهم نیست ! دارم عادت می کنم خوشحال شدم اومدید عیدتون هم خیلی مبارک یا حق
سلام ممنونم ازت دوست خوبم عید شما هم مبارک .موفق باشید.
سلام.خوبید؟؟؟؟چرا ساکت؟؟؟؟؟؟من می خوام همه حرفاتونو بگید نه فقط بخشی از حرفاتون...ممکنه به نظر خودتون موقع گفتنش تموم شده باشه! اما به نظر من همیشه حرفا تازگی خاص خودشون رو دارند....من منتظرم ها!!!!!!!!
سلام.خوبین؟؟؟؟؟به یادتون بودم!جای جای سفرم! حتی وقتی بوی مرگ استشمام میشد.وقایع این سفر پر مخاطره رو یه روز نزدیک میذارم تو وب.وقت کردین بخونینش!تلنگرهای قشنگی بود.
سلامگفتم شاید به جرگه شهدا پیوسته ای..هنوز هم استادی..ما که جرات چی چی؟! (نصیحت!!!)نداریم.فقط دلت را طوری گره بزن (به همان پنجره که خودت میدانی) که تا ابد باز نشود..و .. ما را هم در نهایت این گره زدنها فراموش نکن.فرصت پریدن مهیا شده.اگر قرعه فال به نام دیوانه ای زده باشند.. زده اند..عاشقی است دیگر..گاهی انتخاب می کنی.. گاهی انتخاب میشوی!!
رنگ غروب رو خیلی دوست دارم یه جورائی میگه با شدت زندگی کنید ...
سلام....من میدونم که منظورت از این نوشته دقیقا چیه...خیلی مبهم نوشتی....خیل امیدواری به نزدیکی صبح....منم خیلی دوست دارم آفتاب رو ببینم اما احساس می کنم ان روزها تبدیل شدن به بلندترین یلداها