بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

حکایت شیرین این خاندان....قسمت دوم

يكشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۸۷، ۱۰:۰۰ ق.ظ

حکایت این خاندان مرعشی و هاشمی هم عجب حکایت شیرینی است . نمی دانم چرا از بین هفتاد میلیون ایرانی فقط اعضاء این خاندان متخصص و مدیر از آب در آمده اند ؟! یکی متخصص در امور نفت ، دیگری در بیماری های خاص ، آن یکی ناجی زنان ایرانی و بعد هم راه سازی و بزرگ راه کشی (آن هم از نوع کانادایی اش !) ، آن دیگری ، مدیریت در امور شهری و ایضا راه آهن شهری ، دایی جان ، کارشناس صادرات و واردات ، عمو جان ، متخصص در ساخت و ساز و بساز و بفروش ، عمه خانم ، باش گاه دار سوارکاری ... و بالاخره بزرگ خاندان ، تشخیص دهنده ی بری از هر اشتباه مصالح تمام عالم بشریت ! از تمام املاک موجود در این سرزمین هم ، تنها املاک و خاک و زمین اینان حاصل خیز است و مستحق رسیده گی ویژه ! کارونی که هزاران سال در این آب و خاک جاری بوده و برکت دهنده ی تمام زمین های مجاورش ، به ناگاه به یاد می آورد که رسالت تاریخی اش چیز دیگری بوده و آن هم چرخشی نود درجه ای و گذر از صدها متر تونل و صدها کیلو متر مسیر زه کشی شده و سر بر آوردن از باغ های کشت پسته ، آن هم چه پسته ای ، پسته ی خندان رفسنجان ! در این بین ، اسم بی چاره کشاورز رفسنجانی و کرمانی هم بد در می رود که بله ، تمام خوشی عالم را نصیب خود کرده اید و پسته کیلویی خدات تومان را به اروپا و آمریکا صادر می کنید و چه و چه وچه ! ولی آن روی سکه ، همین کشاورز اسم بد در رفته ، بدون اذن اربابانی که تا دیروز خود رعیت حقیر آن سرزمین بودند ، نه حق کاشت دارد ، نه داشت و نه برداشت . صادرات هم که جای خود دارد .

حکایت این خاندان مرعشی و هاشمی هم عجب حکایت شیرینی است . تا دی روز که صاحب بلا فصل این مملکت بودند و اداره کننده ی قوای مجریه و مقننه ، کشتی کشتی ، اجناس لوکس وارد کشور می کردند و کارخانه کارخانه ، محصولات اروپایی و آسیای دور را مونتاژ می کردند و هکتار هکتار ، زمین مردم بی نوای محتاج نان و املاممد عمو !ک متعلق به بیت المال را به ثمن بخس می خریدند که نه ، غصب می کردند و برای خود شهرک ویلایی احداث می کردند ، شب به شب ، در بیابان های اطراف ورامین و شهریار و قوچان و همه ی آن جاها که بوی زیر خاکی می داد ، هم چون اجنه ی محافظ گنج ، جولان می دادند و وقتی هم که به تور ایست و بازرسی بسیجیان پابرهنه می افتادند ، بدون پیاده شدن از خودروی خود ، بادی به غبغب داده و با صدای دورگه شان می گفتند که فائزه هاشمی هستم و با نیروی انتظامی هم آهنگ شده و یا این که « حاج آقا یاسرهستنند ، پسر کوچیکه ی آیت الله رفسنجانی !» بی چاره بسیجیان پابرهنه که هاج و واج می ماندند که این خانم نماینده ی مجلس است یا رییس سازمان میراث فرهنگی ؟! این یکی در کار نفت است و صادرات و واردات و یا پاس دار آثار باستانی ؟! غافل از این که اینان همه چی هستند در این مملکت ! همین عمو ممد جان که سال ها به عنوان رییس ستاد بازسازی مناطق جنگ زده و با اشارات خان داداش ، خورد و برد و چاپید و با ستاد معین خرم شهر در مزارع کشت نی شکر (که خود معضلی به سوای معضلات دیگر این خاندان است) از شکم جماعت بی خانمان خرم شهر و آبادان برید و به شکمبه ی فربه ی خود وصله زد ( بی نوا بازرسان سازمان بازرسی کل کشور که با ارائه ی صدها برگ گزارش مستند از خوردن های ممد آقا به دفتر ریاست جمهوری وقت یعنی خان داداش و بزرگ خاندان این طایفه ، با دست خط حضرت ایشان  خطاب به بای گان دفتر ریاست جمهوری مواجه می شوند که خانم نوری ، بای گانی شود ! هنوز هم مات و مبهوتند ) و همین خان عمو ، پنج – شش سال قبل ، ضمن تبانی و هم کاری با مدیر کل وقت منابع طبیعی استان تهران (غلام عباس عبدی نژاد) اراضی قابل توجه ای را در منطقه ی لالون و زاگون لواسانات و روبه روی امام زاده عبدالله این منطقه را در یکی از دفاتر اسناد رسمی تهران به نام خود ثبت می کند . و البته بخشی از این زمین ها از طریق مجتمع فرهنگی روشن گران (که از متعلقات حاج ممد آقاست) مثلا به خانمی فروخته شده و بخش دیگر به نام شرکت کوثر پارس ایشان که به نام برادر حاج خانمشان قید شده ، مثلا ثبت می گردد . و بعد از آن هم دو شهرک فدک و ریحان ، قارچ گونه در بخشی از این زمین ها سر در آورده و تا سه سال گذشته 18 واحد ویلایی با همه گونه امکانات رفاهی به مبلغی بالغ بر شش میلیارد تومان به فروش می رسد ... 

      حکایت این خاندان مرعشی و هاشم

ی هم عجب حکایت شیرینی است . ماشاءالله  هزار ماشاءالله در این مملکت پهن آور با هفتاد میلیون جمعیت خون داده و خون دل خورده ، هرگاه پرونده ی ارتشاء ، اختلاس ، احتکار و ده ها واژه ی دیگر بر وزن افتعال گشوده شده ، به نوعی پای این خاندان نیز در میان بوده است ، حال یا با مشارکت در جرم و یا با ممارست در امحاء جرم . از اولین نمونه هایش که عیان گونه هم ثبت شده و همه گان هم در جریانند ، انواع جرم های ریز و درشت در وزارت خانه های نفت ، نیرو ، پست و تلگراف و تلفن و ... در دولت سر تا پا سازنده گی (وای بر تاریخ این انقلاب که دوره ی حکومت هاشمی ها را با عنوان سازنده گی به ثبت رساند !) می باشد که مشروح آن در رسانه های همان سال ها درج شده و ... و فقط درج شده و نه هیچ کار دیگر ! نمونه ی دیگر این فعالیت های سر تا پا انقلابی هم در جریان رسیده گی به پرونده ی تک تکنوکرات آسمان فن سالاری ، غلام حسین خان کرباسچی ، بلده چی وقت تهران و یار غار حضرات هاشمی و مرعشی است که با بازداشت این جرثومه ی تباهی ، چه قشقرق و سلیطه گری از جانب این خاندان راه نیفتاد ! تا جایی که حضرت هاشمی حتا به تریبون نماز جمعه هم رحم نکرد و در دفاع از آن یاغی همه فن حریف ، چه الم شنگه ها که به پا نکرد و در مذمت حبسیت و قباحت در بند بودن وی ، چه روضه ها که سر نداد !  و دست آخر هم با کشاندن مملکت به سمت شورش و آشوب و بلوا و فشار از پایین ، به چانه زنی از بالا پرداخته و موجبات رهایی وی از چنگال فرشته ی عدالت را فراهم ساخت .

 

 پی نوشت:

  •  این حکایت شیرین ادامه دارد ...
  • ممد عمو قصد کرده اند سال آینده جا پای اخوی گرامی گذاشته و رئیس جمهور شوند....

نظرات (۴)

  • توسط:نا امید
  • درست یادم هست اواخر خرداد 84 شما برای سواری گرفتن از ملت داد از مافیای قدرت می زدید امروز یاد ماجرای افتادم از این قرار: مقارن پیروزی انقلاب که امنیت به وسیله خود مردم تامین میشد یه شب توی روستای محروم از برق ما یک مردم آزار تو تاریکی داد زد چند تادزد امدن مردم پیداشون کنید مردم بیچاره هم توی کوچه ها دنبال دزد می رفتن و هراز گاهی کلوخی بزرگ وسط مردم می افتاد و... خلاصه هیچ چیزی هم پیدا نشد. بعداَ معلوم شد این آقا خودش وسط مردم سنگ پرتاب می کرد تا به اهدافش برسد. خجالت بکشید شما جز سوار شدن بر گرده مردم هدفی ندارید.
  • توسط:کرم شب تاب
  • سلامنمی دونم. پیداش کردم و گذاشتمش. شاید دلم گرفته بوده.
  • توسط:ته تغاری
  • اپ کردم
  • توسط:حسنی سعادت
  • دوست من سلامیا شاخ فیل جیز استبرو با هم قدت بگیر بچهمینی روزنامه نگاریتوبکنتو رو چه به این خاندان سلطنتی

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی