بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

دعا کرد برای آنان که دوستش نداشتند...

چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۸۵، ۰۶:۲۱ ب.ظ

دو روز مانده به پایان جهان، تازه فهمید که هیچ زندگی نکرده است. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی. نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت. خدا سکوت کرد. جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سکوت کرد . آسمان و زمین را به هم ریخت، خدا سکوت کرد. به پر و پای فرشته و انسان پیچید، خدا سکوت کرد. کفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سکوت کرد. دلش گرفت و گریست و به سجده افتاد. خدا سکوتش را شکست و گفت: عزیزم، اما یک روز دیگر هم رفت. تمام روز را به بد وبیراه و جار و جنجال از دست دادی. تنها یک روز دیگر باقی است . بیا و لااقل این یک روز را زندگی کن.

لابه لای هق هقش گفت: اما با یک روز... با یک روز چه می توان کرد... خدا گفت: آن کس که لذت یک روز زیستن را تجربه کند، گویی که هزار سال زیسته است و آن که امروزش را در نمی یابد، هزار سال هم به کارش نمی آید. و آنگاه سهم یک روز زندگی را در دستانش ریخت و گفت: حالا برو و زندگی کن.

او مات و مبهوت به زندگی نگاه کرد که در گودی دستانش می درخشید. اما می ترسید حرکت کند، می ترسید راه برود، می ترسید زندگی از لای انگشتانش بریزد. قدری ایستاد... بعد با خودش گفت: وقتی فردایی ندارم، نگه داشتن این زندگی چه فایده ای دارد، بگذار این یک مشت زندگی را مصرف کنم. آن وقت شروع به دویدن کرد. زندگی را به سرو رویش پاشید ، زندگی را نوشید و زندگی را بویید. و چنان به وجد آمد که دید می تواند تا ته دنیا بدود، می تواند بال بزند ، می تواند پا روی خورشید بگذارد. می تواند...

او در آن یک روز ، آسمان خراشی بنا نکرد. زمینی را مالک نشد. مقامی را به دست نیاورد اما ...

او در همان روز دست بر پوست درخت کشید. روی چمن خوابید. کفش دوزکی را تماشا کرد. سرش را بالا گرفت و ابرها را دید و به آنهایی که او را نمی شناختند، سلام کرد و برای آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد.او در همان یک روز آشتی کردو خندید و سبک شد، لذت برد و سرشار شد و بخشید، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد. او همان یک روز زندگی کرد اما فرشته ها در تقویم خدا نوشتند ، امروز او درگذشت، کسی که هزار سال زیسته بود!

 

پی نوشت:

چند شب پیش تئاتر سرود سرنوشت رو دیدم. خیلی جالب بود. همین جریان باعث شد یکی از نوشته های قدیمیم رو بذارم توی وبلاگ...(در مورد این تئاتر زیبا هم حتما می نویسم.)

نظرات (۱۰)

  • توسط:آذین
  • خیلی قشنگ بود...میگم نظرتون راجع به اینکه:کاش میدونستین کی میمیریم چیه؟فکر میکنم این تنها صورتیه که میتونیم واقعا" زندگی کنیم و بعد حسرتش رو نخوریم.خسته نباشین.خداحافظ!(نمی خوام دیگه "بای"رو به جای "خداحافظ به کار ببرم"_تصمیم کبری!)
  • توسط:انجمنی
  • سلام وبلاگ عالی و خوبی دارینمن به عنوان عضو کوچکی از جنبش دانشجویی به شما تبریک میگمبه سایت انجمن نیوز هم سر بزنید و آخرین وقایع را پیگیر باشیداگه تو انجمن نیوز نظر بدین ممنون میشم دوستانبه امید تحقق تام وتمام دموکراسی درایرانآزادی حق دانشجو استتحصیل حق ماستپس بیاییم بار دیگر دست در دست هم به فریاد کشور را آزاد کنیم آدرس سایت:http://www.anjomannews.tk اخرین اخبار را در این سایت بخوانید جنبش دانشجویی ایران
  • توسط:انجمن طنز
  • سلام نام کاربری شما به ایمیلی که اعلام فرموده بودید ارسال شدمنتظر همکاری شما هستیمموفق باشید
  • توسط:علیرضا
  • سلام،این متن رو خونده بودم ولی واقعاً متن قشنگیه، ایول!چی می خواستی بگی نگفتی؟!
    متن شما هم مثل سرود سرنشت انسان را بیدار میکند . اما کاش این بیداری همیشگی بود و لازم است که گاهی اوقات یکی مثل شما پیدا شود و این را گوش زد کند.راستش نمی شد به این مطلب نظر نداد.
    سلام واقعا متنتون زیبا بود واقعا .....من که خیلی خوشم اومد ....ای کاش ما هم بتونیم از این چند روز زندگیمون که باقی مونده مثل همین استفاده کنیم ولی افسوس که چند دقیقه دیگه یادم میره که شاید فقط چند روز از زندگیم باقی مونده .......یا علی
  • توسط:پویا
  • حتما نظرم را ارسال خواهم نمود
  • توسط:انجمن طنز
  • با سلام و تشکر از لطفتان نام کاربری و رمز عبور شما برای نوشتن در وب نوشت گروهی انجمن طنز به ادرس ایمیل شما ارسال شد.منتظر طنز های شما و همچنین نظر های ارزشمندتان هستیمبا تشکر انجمن طنزیاهو گروه انجمن طنز: http://groups.yahoo.com/group/AnjomaneTanz/وب نوشت گروهی انجمن طنز: http://anjomanetanz.blogfa.com/
    گفتم سرود سرنوشت رو ببینید خیلی خوبه.متنتون هم خیییییلی زیبا بود.
    سلامگاهی اوقات شیوه نگارشتون خیلی روان وخوبه اما گاهی این طور نیست.به نظر من سعی کنید جملاتی ساده. روان و کوتاه تر انتخاب کنید. البته این فقط یک نظره برای زیباتر شدن نوشته هاتون .و اینم بگم که معمولاً موضوعات قشنگی رو برای نوشتن انتخاب می کنید. موفق باشید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی