بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

شب قدر

سه شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۸۸، ۱۱:۵۵ ق.ظ

بسم الله

1.

مسیحی‏ها یه اتاقی توی کلیساشون دارن، به اسم اتاق اعتراف. به قول رضا امیرخانی، یه اتاقی که به خاطر کوچک بودنش باید مثل این عصا قورت داده‏ها روی صندلی‏ش بشینی. این اتاق مال اینه که اون تو بشینی و به گناهات اعتراف کنی. و پدر روحانی یا اون طرف بشینه و به صدای تو گوش ‏کنه و بعد از این که اعترافاتت تموم شد بهت بگه که مثلا این قدر اعانه بده یا فلان کار رو بکن تا گناهانت بخشیده بشن.

اما توی دین ما ظاهرا فرق می‏کنه، حرمت مومن توی دین ما از حرمت کعبه هم بیشتره و خدا اعتراف به گناه، جلوی بنده‏های خدا رو حرام کرده. یعنی میگه اگه یه وقت گناهی هم کردی حق نداری برای یه بنده دیگه بگی. حق نداری آبروی خودت رو بریزی. فقط بیا برای خودم بگو. فقط برای خودم درددل کن. خودم از همه بهتر صدات رو می‏شنوم. خودم بهتر از همه می‏تونم جوابت رو بدم. هیچ نیازی هم نیست که این پدر روحانی ها بین من و تو واسطه بشن.

بعد هم یه روز و شب هایی رو قرار داد برای همین کار. برای اعتراف، برای این که بری توی بغل خودش و زار زار گریه کنی و به گناهات اعتراف کنی...یه روزهایی مثل روز عرفه و شب هایی مثل شب قدر...

2.

شب های قدر هم تموم شد...نمیدونم چقدر تونستیم قدر این شب قدر رو بدونیم...قدر شبی که سرنوشت یکسالت رو توی اون واست درنظر گرفتن...که تا سال دیگه چی باشه حال و روزت...بنظر من شب قدر فقط واسه توبه کردن از گناه ها و کارهای اشتباهمون نیست...توبه واسه کارهای خیر و خوبمون هم هست...توبه کنیم از اینکه می تونستیم بهتر باشیم و کارهای بهترین انجام بدیم و نتونستیم...هیچ جا رسم نیست وقتی جایی مهمونی میریم غذا هم با خودمون ببریم...به صاحبخونه برمیخوره...پس چرا باید شب قدر دچار خودخواهی و خودپسندی بشیم و بگیم بعله خدایا ما فلان کارهای خوب رو هم کردیم...باید دست خالی رفت پیش خدا...

3.

هیچ وقت سعی نکردم به کسی توهین کنم.توی این مدت احیانا اگه سهوا راجع به دوستی حرفی زده شده یا توهینی شده یا کسی از دستم دلخوره رسما عذرخواهی میکنم و حلالیت می خوام...

شاید اسم همه رو نتونم بیارم اینجا ...از آقا توحید،بهنام،ارمیا، الهه مشرق زمین،نیایش ققنوس، قاصدک، گلبرگ ، آرش هزار تو، و البته از استاد عزیزم شازده کوچولو حلالیت میخوام اگه روزی حرفی زدم که از دستم دلخور شدن –شخصی-

4.

خداوندا این روزها بیش تر از هر چیزی به آرامش نیاز دارم...جرعه ای از آرامشت را که به خوب هایت میدهی یواشکی به من بد هم بده...

 پی نوشت:

  • طی یکی دو روز آینده در خصوص معاون اولی رحیمی! مطلب انتقادی خواهم نوشت.
  • و همچنین در مورد مسائل اخیر کروبی و تحقیقات کمیته سه نفره قوه قضائیه...

نظرات (۱۱)

  • توسط:بهنام
  • علیک سلام، شرمنده من یکی که نمی بخشمت، حقمو از اون حلقوم باریک تر از مویت می کشم بیرون!!!شوخی کردم نترس، می ترسم بازم زخم معده بگیری بیفتی رو دستمون. همیشه شاد و امیدوار باشی
    سلام وب نوشت !( چون اسمت رو ننوشته بودی )خوبی؟؟؟ممنون از اینکه به من سر زدی و تشکر بابت اینکه مطالعه کردی وبلاگ رو.من شما رو با همان نام وب نوشت لینک میکنم. شما هم من را با نام برگ سبزی از هستی یک دختر 16 ساله لینک کنیدباز هم به شما سر می زنم. در ضمن من با کفش پوست مار آپم .یه سر بزنمنتظرمبای
    با سلام مخصوص.محمد رضای نازنین من واقعا ممنونتم که در شبهای عزیز قدر بفکر من هم بوده اید قلبا ازتون تشکر میکنم. اما شک نکن که دل به دل راه داره و منهم بیاد شما بوده ام .خدارو شاهد میگیرم هروقت که تصمیم میگیرم به دنیای مجازی وارد شوم یکی از عزیزترینهایی که به ذهنم خطور میکنه شما هستید ولی خب حتی در یک خانواده هم اختلاف سلیقه هایی وجود داره که خب اونم در جای خودش قابل برسیه اما در کفه ترازو، من محبت به شمارو سنگین تر میبینم و اصلا امثال این دولت را در اندازه هایی نمیبینم که بخواد بین ماها فاصله ایجاد کنه این بابا خودش رو هم بکشه بعد از یه مدت دیگه باید بره پی کارش اما ما رفقا باید جوار همدیگر را حفظ کنیم.بخدا میسپارمت و روی ماهت رو میبوسم.یاعلی
  • توسط:آرش (هزار تو)
  • اینم واسه اون دوستمون مت که هنوز نمی دونه معاون اول دولتی که اینقدر هزش حرف میزنه کیه !!!! شماها نوبرین ماشالا !!!این متن نوشته ی ابراهیم نبوی هست که گذاشتم.
  • توسط:آرش (هزار تو)
  • .... ادامهمشکل شد سه تا. جنابعالی تخصصتان به جز مالیدن بعضی جاهای آدم های در قدرت چیست. تازه اشتباه محاسبه هم داری چنان که وقتی در انتخابات دوم خرداد باورت شده بود که نظر بیت به کیست و بر همان اساس رفتی و در صندوق چند تا شهر محل ماموریتت بیشتر از تعداد جمعیتشان رای ریختی ، که نه شمال بودند که به قول دوستت صادق محصولی مردم برای تفریح رفته باشند و نه مشهد که برای زیارت . فقط تقلب بود و وقتی معلوم شد با همه این تقلب ها که کردید باز خاتمی رای آورد و بیت با دماغ خورد به دیوار، آن وقت نامه نوشتی به رییس جمهور مجبوب منتخب [یادت هست نامش کی بود] و دستبوسی و حلالیت طلبی کردی و انداختی گردن همکاران بدنام . آن سید هم از شکایت گذشت و حتی می خواست در پست استانداری نگاهت دارد عبدالله نوری آدم حسابی نگذاشت. و بعد رفتی شرافت را به دیوان محاسبات فروختی و تا وقتی در مجلس بودی و دستمال به دست به ساحت الفنون نرفته بودی که کشف کنی از پیامبر هم نغوذ بالله بالاترست و احتمال خطا در بین کارکنانش هم نیست، آن جا هی پرونده ساختی برای کسی که ترا بخشیده بود. تخصص تو چیست آقای رحیمی جز آن که در هر عمل خلاف حضور ویژه داری هم در پرونده کردان و هم در پرونده پول دادن به نمایندگان و هم در پرونده صادرات گاز به امارات. دو تائی را مشغول دزدی کیهان گرفت که سهمش را نداده بودید. و حالا انگار گرفته که هیچ صدایش در نمی آید که چرا ترا کرده اند معاون اول. تخصص تو در چیست جز داشتن رو.، لااقل بگو مدرکت را از کجا آوردی؟
  • توسط:آرش (هزار تو)
  • دیروز خبرنگاران در مورد مدرک تحصیلی محمدرضا رحیمی معاون اول الفنون پرسیدند: " شما مدرک تحصیلی تان را از کجا گرفتید؟" محمد رضا رحیمی هم پاسخ داد: " درباره مدرکم بعدا توضیح می دهم." خبرنگاران چند احتمال دادند: یک، رحیمی نمی داند مدرکش را از کجا گرفته و باید از زنش بپرسد.دو، رحیمی باید مدرکش را نگاه کند تا ببیند آن را از فرانسه خریده یا از نازی آباد؟سه، رحیمی می داند که مدرکش را از مامازن گرفته، ولی می خواهد با احمدی نژاد این موضوع را چک کند و ببیند که او موافق است یا بهتر است بگوید مدرکم را از دانشگاه مسکو گرفتم. در هر حال رحیمی با تمام وجود در حال بررسی این نکته است که مدرکش اصولا از کجا آمده است و هر کاری می کند یادش نمی آید که مدرکش را از فرانسه گرفته یا از اتریش و هر چه فکر می کند یادش نمی آید که آن سه سالی را که در آن کشوری که دود چراغ می خورد و کف خیابانهایش آسفالت بود، گذراند، چرا یادش رفت که حداقل از یکی از مردم آن کشور بپرسد که اسم کشور شما چیست. در هر حال در پاسخ به سووال بسیار مشخص " مدرک تحصیلی تان را از کجا آوردید؟" محمد رضا رحیمی گفت: " فردی که دارای تجربه است نباید در خصوص مدارک از او سووال شود." مشکل شد سه تا.
  • توسط:الهه شرق
  • سلام خوبین؟من که فکر نمیکنم کسی از دستتون دلخور باشه طوری که نشه ببخشتون.ایشالله هر کی هم ناراحته توی همین ماه دلخوریاشو میزاره کنار.....شب قدر امسال هم تمام شد با تمام خوبی هاش....واسه قالبم ممنون...فعلا
  • توسط:آرش (هزار تو)
  • من از کسی ناراحتی به دل ندارم. حتی شما. البته شما که با ادبی. ما بی ادبیم و باید از شما حلالیت بطلبیم.در مورد معاون اول دولت کودتا فقط همینو میتونم بگم که همون احمقی بود که گفت: "اگر پیامبری بعد از این بخواهد بیاید حتما مثل احمدی نژاد خواهد بود." فکر کنم همین در مدح این عزیز کافی باشه. خوبه دیگه، کابینه کاملا یکدست هست و همه مثل خود ا.ن. هستن. خیلی دلم میخواد بدونم راجع به کروبی قهرمان چی میخوای بگی؟؟ میخوای بگی مشکل روانی داشته؟ دکترش گفته مشکل نازایی داره؟قبل از هرچیز برو نامه کروبی رو در جواب اون هیئت سه نفره ترسو و بی اراده و کثیف بخون. بدجوری فاتحه ی آقایون رو خونده.راجع به پسر شهید بهشتی و کابینه ی شهید رجائی هم که گفته بودم جواب ندادی. اگه جوابی داری البته.اوضاع دولتتون بدجوری بهم ریخته. رهبرتون هم خیلی بچه ننه شده زرت و زرت گریه می کنه حتما یه سر به بلاگم بزن. نوشته های جدید ابراهیم نبوی رو گذاشتم. مفیده واست.
  • توسط:سعیده سادات موسویان
  • سلام.خوبین؟؟؟طاعات و عباداتتون قبول.هنوز متنتونو نخوندم ولی میخونم و بعد نظر میدم.یا علی.
    ان شاء الله خدا قبول کند. همه‌ی شب‌ها شب قدر باشد.نمیدونم رحیمی کیه ولی بهتر نیست به سیاست خارجی هم رسید؟ اگر امکانش هست از ماجرای بویینگ‌های پیشکشی آمریکا و اینکه سیاست خارجی دولتی که همه متهمش کردیم(همه که نه، وطن فروشان داخلی) به بی خاصیتی چه کار کرد که حالا اوباما و ابرقدرت دنیا رو وادار کرده تا برای سر میز نشستن همچین هدیه‌ای رو تقدیم کند.هر چند بیماردلانی هستند که باز هم با این پیروزی خشمگین و به مخالفت خواهند پرداخت.مرسی، البته بد هم نیست از رحیمی هم بدونم.
  • توسط:سعیده سادات موسویان
  • سلام.خوبین؟؟؟؟من بابت همه چی ممنونم.من که از شما غیر از لطف چیزی ندیدم.امیدوارم شما اگر خطایی و یا رفتاری از من دیدین که دلخورتون کرده، بزرگواری کنین و ببخشید.بابت همه ی زحمتها اذیتهایی که براتون داشتم،همه ی سوالاتی که پرسیدمو بابتش وقتتونو گرفتم،بابت همه و همه منو ببخشید.یا علی.

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی