عنوان ندارد.....
دوشنبه, ۸ مرداد ۱۳۸۶، ۰۸:۲۹ ق.ظ
گفتم خسته ام.
گفتی : لا تقنطوا من رحمت الله. (از رحمت خدا ناامید نشوید).
گفتم: هیچکی نمیدونه تو دلم چی میگذره...
گفتی:ان الله یحول بین المرئه و قلبه.(خدا حائل است بین انسان و قلبش).
گفتم :غیر از تو کسی را ندارم.
گفتی:نحن اقرب الیه من حبل الورید.(ما از رگ گردن به انسان نزدیک تریم).
* نوشتم از سر دلتنگی...می نویسم هربار کلامی تازه ولی تکراری....
- ۸۶/۰۵/۰۸