ما و احمدی نژاد، تکلیف چیست؟
انتصاب مشایی به عنوان معاونت اولی رییس جمهور زمینه ساز تحلیل ها و گمانه زنی ها و اتفاقات متعددی شد. در جبهه خودی ها، تعدادی از احمدی نژادی ها به لاک خود فرو رفتند و همه چیز را تمام شده دانستند. (البته همین الان بعضی هایشان پشیمانند!) تعدادی دیگر دو دل ماندند، سکوت کردند و در این فضای غبارآلود نتوانستند تصمیم گیری کنند و عده ای دیگر هم به این قبیل رفتارهای دکتر اعتراض کرده و می کنند و اما هنوز هم او را لایق ترین فرد برای اداره کشور می دانند.
اگر این تقسیم بندی ۳گانه را بپذیریم، شخصا فکر می کنم دسته سوم از بقیه یک قدم جلو ترند و بهتر و درست تر تصمیم گرفتند. چرا؟!
۱. اعتراض به عملکرد اشتباه احمدی نژاد نه امتیاز منفی حساب می شود ونه به معنای سرافکندگی و دل بریدن از مسیری است که در آن در حرکت هستیم. این اتفاقا از نقاط قوت بچه حزب اللهی ها یا دقیق ترش (احمدی نژادی هاست) که فقط مرد تعریف و تمجید و روزهای آسان نیستند! رجانیوز و فارس و کیهان و وطن امروز و ... هنری نکرده اند تنها زمانی از احمدی نژاد بگویند و بنویسند که وی در دوربان ۲ پدر اسراییل را در می آورد! و یا در طول ۴ سال با ۶۱ سفر استانی معنای رییس جمهور بودن را به همه می فهماند! هنرمند حسین شریعتمداری است که به موقع اش گوش دکتر را می پیچاند و از اشتباهات او دفاع نمی کند! مرد رجانیوز و فارس هستند که هیچ کس حتی دکتر را با "آقا" عوض نمی کنند، مسیر را اشتباه انتخاب نمی کنند و هرجا دکتر بلغزد همانجا جلویش در می آیند. و در نهایت این افتخاری برای همه آن قسمت از ۲۴.۵ میلیون است که احمدی نژاد را به ما هو احمدی نژاد بودنش دوست ندارند! او را به خاطر فکرش و مسیرش می خواهند و البته در عمل نیز این را ثابت کرده اند.
۲. دکتر در قضیه مشایی اشتباه کرد و می کند! من به عنوان یک احمدی نژادی معنای حضور مشایی در دولت را نمی فهمم. معنای برخورد با اژه ای و صفار را هم نمی فهمم. معنای آن نامه عجیب ۳ خطی و دور از انتظار به رهبری را هم نمی فهمم. به عبارت بهتر معنای همه این اقدامات را می فهمم! اما از سوی دکتر نمی فهمم! اینکه مشایی با دل احمدی نژاد چه کرده که دکتر این طور رفتار می کند تنها برای من مبهم نیست! برای همه آن ۲۴.۵ میلیون هم مبهم نیست! برای همه کسانی که کمی از آرا و اندیشه های احمدی نژاد مطلع باشند مبهم است! حالا تخمین جمعیت اش بماند برای ذهن من و شما ...
۳. تکلیف ما با "احمدی نژاد مشایی دار!" چیست؟ او را باید تنها گذاشت یا باید همراهی نمود؟ این سوالی است که یک هفته ای است ذهن خودم را هم به شدت مشغول ساخته. اما هرچه بیشتر فکر می کنم حالت دوم را عقلانی تر و منطقی تر می بینم. "احمدی نژاد مشایی دار" شاید مثل سابق آنقدرها چنگی به دل نزند. شاید دیگر خیلی دوست داشتنی نباشد. شاید ... شاید ... شاید ... اما:
اگر همین فردا اعلام کنند یک ماه دیگر انتخابات است و دوباره باید از بین ۴ نفر یک نفر را انتخاب کنید باز هم به دکتر رای می دهم. باز هم هر چه در توان داشته باشم برایش می گذارم و از خدا می خواهم رایش این بار بالای ۲۵ میلیون باشد چون معتقدم دکتر آن قدر خصوصیت مثبت دارد که مشایی فقط میتواند قسمتی از آنها را تحت تاثیر قرار دهد! به نظر من یک موی احمدی نژاد با موسوی و کروبی و رضایی که چه عرض کنم! با امثال لاریجانی و قالیباف هم عوض کردنی نیست. تحلیل شخصی من این است خدمتی که در این ۴ سال احمدی نژاد به کلیت انقلاب و نظام کرده آن قدر می ارزد و جایگاه او را بالا می برد که باید به ما حق داد تا از انتصاب شخصی مثل مشایی اینقدر گله مند باشیم.
در دوران خاتمی تمام آرزوی ما این بود فقط با اسلام کاری نداشته باشید! هر کاری دیگری خواستید انجام دهید نوش جانتان! فقط فتنه ۱۸ تیر راه نیندازید! فقط با نظام و رهبری کاری نداشته باشید! امام را به موزه نفرستید و ... اما دولت احمدی نژاد دولت ایده آل هاست. دولتی است که نه تنها باید همه جوره و با سرعت در مسیر حرکت کند، بلکه انتصاب فردی مثل مشایی هم از رییس دولتش بخشودنی نیست.
یادش بخیر دولت اصلاحات! یکی از معاونان رییس جمهور از مفسدین اقتصادی درجه یک بود و دیگری هم عکسهای خوشگل خوشگلش در کنار سواحل لبنان بدست آمد! اما مشایی نه فساد مالی دارد و نه فساد ...! اما همان چند جمله افاضاتی که تا الان داشته کافی است تا جایی در این دولت نداشته باشد. چون این دولتی است که قرار است به سمت و سوی "باید ها" ونه "هست ها" حرکت کند ...
پیش بینی ام این است روز تنفیذ، آقا بار دیگر دکتر را بازسازی خواهد کرد و حجت هم بر ما تمام می شود. از او حمایتهای جانانه و گفتمانی خواهد نمود که تقریبا دوباره ورق برخواهد گشت. البته دکتر باید حواس خود را جمع کند. نباید حتی ناخواسته مثل قضیه اخیر، آتو دست دیگران بدهد و هوادارانش را سرخورده. اما این جنگی است که ۴ سال است آغاز شده ... ما و دکتر بخواهیم یا نخواهیم نصف مسیر را سربلند بیرون آمده ایم. ۴ سال دیگر هم پیش رو داریم. ۴ سالی که قرار است ثمره خیلی از کاشت های ۴ سال قبل را بچینیم. اشتباهات دکتر را به حساب جایز الخطا بودنش می گذاریم و البته از او انتظار اصلاح آنها و عدم تکرار اشتباهات را داریم اما می دانیم رویه او همانی است که اگر بنا باشد، جانمان هم در آن راه فدا شدنی است ...
پی نوشت:
صمیمانه بهت تبریک میگم...نمیدونم به چه زبونی...اما تبریک میگم...کاش میشد همون لحظه یا همون شب ...خیلی منتظر این روز بودم اما خب ...نشد...ولی تبریک میگم.
- ۸۸/۰۵/۱۱