ما و حافظ
شنبه, ۳ فروردين ۱۳۸۷، ۱۰:۳۱ ب.ظ
داشتم حافظ می خوندم...
این شعر اومد...
ساقی به نور باده بر افروز جام ما/ مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم/ ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما
...
مستی به چشم شاهد دلبند ما خوش است/زان رو سپرده اند به مستی زمام ما
...
...
بیت سوم رو زیاد شنیدم ولی بیت بالاییش برام آشنا اومد...یادم اومد یکی از دوستان روی کاغذ ابرو باد با قلم نی نوشته بود این بیت رو... توی سازمان زیر شیشه گذاشته بودم اونو...
ما در پیاله عکس رخ یار دیده ایم...ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما
- ۸۷/۰۱/۰۳