و غزه...در آتش و خون...و ما تنها تماشاچیان فاجعه ایم...
و غزه ...
سرزمین مقاومت ...
در آتش و خون...
و تو می بینی، مردمانی که نه آب، نه غذا ، نه دارو، نه سوخت...
که حتی حق زنده بودن ندارند...
و ما اینجا ،
تنها تماشاچیان واقعه ایم...
تنها نگاه می کنیم با چشم های مبهوت و دست های خالی
نگاه می کنیم به تصاویری که از آن بوی باروت، و گوشت سوخته نمی آید
و گوش می سپاریم به خبرهایی که حقیقت زندگی ، حقیقت مرگ در میان آنها گم شده است.
عشق را دوباره به مسلخ برده اند و ما اینجا بیکاره ترین تماشاچیان فاجعه ایم.
و چقدر تنها هستیم....
و شاید
مردم فلسطین بیشتر...
تنها کارمان شده است محکوم کردن
و کشورهای عرب بی غیرت تر از قبل...
وما نیز تنها محکوم میکنیم....
تنها تماشاچی هستیم...
و به یادم می آید آن سخن رسول مهر را که :
اگر فریاد مظلومیت مسلمانی را شنیدی و به یاری او نشتافتی مسلمان نیستی...
و وصی او که:
اگر خلالی بر پای زنی یهودی رود و مرد مسلمان از غصه بمیرد رواست...
و اگر ما از غصه نمی میریم ...
پی نوشت:
-
با خودم فکر میکردم اگر سلاح بدهیم به حماس ...آن هم زیاد... چه می شود؟
-
این روزها به دوستان و البته خودمان توصیم میکنیم خوانده سوره حشر را ... که نازل شده بود درباره جنگ مسلمانان و یهودیان... وقت زیادی نمی گیرد...شاید چند دقیقه...
-
یاد علی محمد مودب بخیر که می گفت: چیست این آمریکا که عده ای با یک بغل ریش از خدا نمی ترسند و از آمریکا می ترسند...اسرائیل را هم اضافه کنید.
- ۸۶/۱۱/۰۸