پروژه شکار موسوی
عنوانی که رسانه های غربی برای آقای میرحسین موسوی برگزیده اند، «رهبر اپوزیسیون» (opposition leader) است؛ عنوانی که بی تردید در اذهان عمومی دنیا بازیگرانی را تداعی می کند که از چارچوب های حقوقی و اساسی نظام موجود، خود را بیرون کشیده و کل سیستم را نشانه رفته اند. تقریبا تمامی ناآرامی های خیابانی، از تظاهرات «سکوت» طرفداران آقای موسوی گرفته تا آتش زدن اتوبوس ها و بانک ها و سطل های زباله در چشم و زبان رسانه های غربی فقط و فقط یک بعد دارند و در یک قامت می گنجند: شورش اپوزیسیون علیه نظام اسلامی به رهبری میرحسین موسوی!
این مجموعه اتفاقات که می توان آن را پروژه خارج کردن موسوی از زیر چتر جمهوری اسلامی - یا خارج شده از زیر این چتر- نامید، ابعاد گوناگونی دارد که در زیر به بخشی از آنها اشاره می شود.
1- در سال های گذشته اسناد فراوانی مبنی بر تلاش گسترده نظام سلطه به سرکردگی آمریکا برای پیشگیری از حضور اصولگرایان در حاکمیت نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته است. از جمله آنها می توان به افشاگری های روزنامه فایننشال تایمز درباره بودجه ویژه دولت آمریکا برای انجام «فعالیت های مرموز» در خاک ایران اشاره کرد که به موسسه ای به نام «خانه آزادی» اعطا شده است؛ یا افشاگری های روزنامه ان.آر.سی هلند مبنی بر واریز بیش از 57 میلیون دلار به حساب همین موسسه از سوی دولت واشنگتن و برای همان هدف.
خانه آزادی همان موسسه ای است که به اذعان روزنامه های نیویورک تایمز و واشنگتن پست مجری پروژه انقلاب های رنگی در کشورهایی چون گرجستان و اوکراین با هدف روی کار آوردن عوامل واشنگتن در این ممالک بوده است. این سازمان وابسته به سیا در دهه گذشته به این نتیجه رسید که ایران به دلیل تفاوت ساختاری نظام حکومتی آن با کشورهای حاشیه روسیه و نیز به دلیل عقاید دینی و ملی مردم ایران امکان عملی کردن پروژه کودتای رنگی امکان پذیر نیست. در کشورهای یاد شده امکان این وجود داشت که با تکیه بر سرمایه و تبلیغات از هر شخص دلخواهی چهره ساخته و او را بر کرسی ریاست جمهوری بنشانند، اما در ایران علاوه بر موانع بزرگی نظیر باورهای دینی و ملی مردم با مانع بزرگ دیگری به نام «شورای نگهبان» برخوردند که به دلیل کارکرد منحصر به فرد آن در حراست از پست های کلیدی نظام اسلامی، توطئه های مخملی را قبل از انفجار خنثی می کرد. 2- برای عبور از سد شورای نگهبان توطئه به شکل دیگری طرح ریزی شد. باید سراغ کسانی می رفتند که در اعتماد شورای نگهبان به آنها شکی نباشد. روشن بود که با توجه به سلایق و علایق جریان اصلاحات، این فرد باید از میان کسانی باشد که بخش وابسته اصلاحات بتواند نقش پررنگی در تمامی اقوال و رفتار و مواضع وی ایفا کند. اگرچه مجموعه ای داخلی و جدا و شاید بی خبر از این مجموعه، میرحسین موسوی را به سیدمحمد خاتمی ترجیح داد، اما بخش وابسته اصلاحات نقشه دیگری برای میرحسین داشتند.
3- از چندین ماه قبل از انتخابات، جریان یاد شده پروژه شبهه در سلامت انتخابات را کلید زد. این بخش دقیقاً منطبق بر پروژه های مخملی بوده و هدف از آن سخن گفتن از تقلب با قاطعیت تمام بعد از برگزاری انتخابات بود، رنگ سبز هم به عنوان نمادی که بر باورهای دینی منطبق بود باز با تاسی از پروژه های مخملی، به عنوان نشان انتخاباتی ستاد موسوی برگزیده شد. در این قسمت از پروژه، تقریباً همه چیز برای آشوب های خیابانی در روزهای بعد از انتخابات مهیا شده بود، اما مرحله اصلی این تاکتیک که این روزها در حال اجراست، مصادره میرحسین بود.
4- منظور نگارنده از «مصادره میرحسین» اشاره به همان پروژه عبور از شورای نگهبان برای ضربه زدن به نظام اسلامی است. به این صورت که آقای موسوی پس از تائید از سوی این شورا، توسط عناصر پشت پرده، به نفع اپوزیسیون وارد عمل شده و پای خود را از چارچوب های نظام بیرون بکشد. این مرحله دو مجری عمده دارد. جریان نخست، جریانی داخلی و تقریباً حامیان اصلی میرحسین (از جمله سازمان مجاهدین و حزب مشارکت) هستند که تاکنون قریب به اتفاق مواضع قانون شکنانه وی را تدارک دیده اند، از عدم قبول نتایج انتخابات و دعوت به شورش خیابانی بدون مجوز تا صدور بیانیه و موضع گیری علیه شورای نگهبان. جریان دوم، شامل دولت های غربی و تیم رسانه ای اروپایی-آمریکایی است که به اذعان شبکه تلویزیونی یورونیوز، با تمام توان به حمایت از آنچه جریان اپوزیسیون می خوانند، برخاسته اند. فشار برای بیرون راندن موسوی از دایره نظام از سوی جریان وابسته داخلی از یک سو، و کشش از طرف بیگانگان و دشمنان تابلودار نظام اسلامی از سوی دیگر. هم اکنون مجریان داخلی پروژه مصادره میرحسین در حال ناامید کردن وی از بازگشتن به آغوش نظام هستند.
اگر دیده می شود که میرحسین هیچ منطقی را نمی پذیرد و در حالی که از سوی نظام دلیل و منطق به آن سو روانه است و از آن سو فقط داد و فریاد شنیده می شود. علت آن است که قانع شدن موسوی و تمکین وی در برابر قانون، پروژه آنها را به باد خواهد داد... چرا که پروژه رنگی آشوب و بلوا نیاز به رهبر صوری دارد!
هم اکنون جریان وابسته داخلی با حمایت صریح دشمنان قسم خورده انقلاب، همه توان خود را مصروف بیرون کشیدن موسوی از چارچوب نظام می کنند. تندتر شدن لحن بیانیه هایی که میرحسین امضای خود را پای آنها می گذارد، به خوبی این مدعا را ثابت می کند. رهبرمعظم انقلاب اسلامی در خطبه های نمازجمعه تاکید کردند که همه این چهار نامزد از اعضای خانواده نظام اسلامی هستند. بی تردید حتی اگر سامان دهندگان پروژه مصادره موسوی بتوانند وی را از زیر چتر حاکمیت بیرون کشند نیز، در لطمه وارد کردن به نظام اسلامی ناکام خواهند ماند، چرا که سابقاً کسانی با مناصبی بالاتر از ایشان نیز با توطئه های بیگانگان و منافقان این راه را رفته اند بدون اینکه بتوانند کوچکترین ضربه ای به انقلاب وارد سازند، قابل درک است که میرحسین هم اکنون متحمل چه بار سنگینی از فشارهای چندجانبه است، اما هنوز برای او دیر نشده که خود را از معاندان و منافقان جدا کند.
-
پی نوشت:بازشماری آرا هم انجام شد و صداقت وزارت کشور در جلوی دوربین های صدا و سیما و خبرنگاران داخلی و خارجی نمایان شد و شورای نگهبان هم صحت انتخابات رو تایید کرد...پیش به سوی آبادکردن ایران در چهارسال آینده با ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد
- ۸۸/۰۴/۰۹