بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

پله پله تا خدا...

پنجشنبه, ۴ خرداد ۱۳۸۵، ۰۲:۲۳ ب.ظ
نوشته ام برای خودم... برای دلم...

قصه‌ آدم، قصه‌ یک‌ دل‌ است‌ و یک‌ نردبان. قصه‌ بالا رفتن، قصه‌ پله‌ پله‌ تا خدا. قصه‌ آدم، قصه‌ هزار راه‌ است‌ و یک‌ نشانی.قصه‌ جست‌وجو. قصه‌ از هر کجا تا او.قصه‌ آدم، قصه‌ پیله‌ است‌ و پروانه، قصة‌ تنیدن‌ و پاره‌ کردن. قصه‌ به‌ درآمدن، قصه‌ پرواز...

من‌ اما هنوز اول‌ قصه‌ام؛ قصه‌ همان‌ دلی‌ که‌ روی‌ اولین‌ پله‌ مانده‌ است، دلی‌ که‌ از بالا بلندی‌ واهمه‌ دارد، از افتادن.
پایین‌ پای‌ نردبانت‌ چقدر دل‌ افتاده‌ است!
دست‌ دلم‌ را می‌گیری؟ مواظبی‌ که‌ نیفتد؟
من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام؛ قصه‌ هزار راه‌ و یک‌ نشانی.
نشانی‌ت‌ را اما گم‌ کرده‌ام. باد وزید و نشانی‌ات‌ را بُرد.
نشانی‌ات‌ را دوباره‌ به‌ من‌ می‌دهی؟ با یک‌ چراغ‌ و یک‌ ستاره‌ قطبی؟
من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام. قصه‌ پیله‌ و پروانه، کسی‌ پیله‌ بافتن‌ را یادم‌ نداده‌ است. به‌ من‌ می‌گویی‌ پیله‌ام‌ را چطوری‌ ببافم؟
پروانگی‌ را یادم‌ می‌دهی؟
دو بال‌ ناتمام‌ و یک‌ آسمان‌
من‌ هنوز اول‌ قصه‌ام. قصه...

نظرات (۱)

سلام ، چی شده ؟؟؟؟؟؟؟ حرفهاتون حال وهوای دیگه ای داره و مثل همیشه نیست.اما نوشته ئهاتون مثل همیشه قشنگ است. امیدوارم یساسی اجتماعی هم همینطور باشه. موفق باشید

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی