بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

بی خوابی های یک ذهن سرگشته

کانال تلگرام @khablog

بسم الله؛

 

 

خدا ایمان را آفرید...

ایمان گفت : مرا نیرومند کن...

خدا ایمان را توانا کرد! با خوشرویی و بخشندگی...

 

بسم الله؛

دیروز با خودم فکر می کردم انگار همین دیروز بود که دبیرستانی بودم و آرزو می کردم بروم دانشگاه...این روزها دانشگاه کم کم دارد تمام می شود...

برای ارشد نرم افزار ثبت نام کردم...کسی هست پایه ی  درس خوندن باشه بخونیم؟

این روزها شدم شبیه ارمیای بیوتن....شاید به همین دلیل عنوان روی بنر وبلاگم را هم عوض کردم و نوشتم وب نوشته های یک بیوتن...البته رفقایی که بیوتن -Bivatan-را خوانده اند می فهمند حالم چیست...امیدوارم حال همگی خوب باشد

راستش هرکس چیزی داده است؛مثلا یکی شال بافته بود.بدهم یکی از این خادم های صحن که مجبورند شب ها توی سرما بایستند و راهنمایی کنند.

یکی شان مقداری پول داده بریزم توی ضریح. یکی شان ، نامه مهر و موم کرده فقط خودت بخوانی...

یکی هم گفت: تا رسیدی یادت بماند بخواهی من هم برسم. آن وقت من هم رسیدم می خواهم تو باز برسی.

من توی جیبم پر التماس دعاست...جیب ام را خالی خالی میکنم...وقتی دارم بر میگردم می دانم مثل همیشه پر از هدیه اش می کنی...

میدانم...

 

  • به جای همه ی دوستان دعا می کنم و نائب الزیاره هستم...مخصوصا شازده کوچولو و من ِ او و الهه مشرق زمین و تاریخ مصرف و عمو توحید و آرون شید و صمد نوروزیان و هرکدوم دیگه از دوستان ....

دیروز برای انجام کاری به موسسه خدمات مشاوره ای و امور جوانان آستان قدس می رفتم که در بین راه متوجه شدم فیلم سینمایی ملک سلیمان اکران شده است و بلافاصله بعد از انجام کارهایم به سمت سینما هویزه رفتم و این فیلم فاخر و بسیار زیبا را دیدم.تماشای این فیلم بهانه ای بود برای نوشتن در رابطه با آن.

شکی نداریم که سینمای ایران سینمایی است که فیلم هایش ۱۰۰ درصد مصرف داخلی دارند. به ندرت در این سینما فیلمی ساخته می شود که بتوان به راحتی و با خیال راحت روی مصرف بین المللی اش حساب کرد و مطمئن بود که انقلاب دارد «محصول فرهنگی» صادر می کند! بعضاً فیلم هایی از سینمای ایران در دنیا اکران می شوند که نه تنها هیچ ربطی به آرمان اسلامی انقلاب ندارند بلکه شاید در مقابل آن اهداف هم قرار می گیرند.

اما ساخت فیلمی همچون ملک سلیمان این نوید را داد که می توان به عرضه ی جهانی اش اندیشید و محصولی فرهنگی را به دنیا صادر کرد. فیلمی که اولین تجربه ی حرفی ای فیلمسازی دیجیتالی در سینمای ایران به شمار می رود و با بهره گیری از جلوه های بصری و تیم حرفه ای در بخش های مختلف، از تصویر برداری و صداگذاری و جلوه های ویژه گرفته تا طراحی سایت و حتی طراحی پوستر فیلم، آمده است تا آغاز گر انقلابی در سینمای ایران باشد.

ماجرا آنجا جالب تر می شود که خبرهایی از همکاری تئوریسین ها و تحلیل گران انقلابی اسلامی و مشاوره های افرادی همچون «دکتر عباسی» به این فیلم شنیده می شود. خلا این همکاری ها هم در سینمای ایران به شدت احساس می شود. سینما گران کار خود را می کنند و تئوریسین ها و کارشناسان محتوایی ما کاری دیگر. ملک سلیمان سعی کرده است حتی این خلاها را هم پر کند.

ملک سلیمان یک فیلم دنباله دار است که قسمت اول آن که اکنون ساخته شده است به ماجرای درخواست حضرت سلیمان از خداوند برای داشتن یک ملک بی بدیل اشاره می کند که خداوند با نشانه هایی سلیمان را برای داشتن چنین ملکی تحریک می کند. اما برای بدست آوردن آن باید از فتنه های مختلفی عبور کند که مهمترین آنها فتنه ی اجنه و شیاطین است که قصد فتنه و از بین بردن انسان ها را دارند. که حضرت سلیمان پس از غلبه بر فتنه ی آنها اجنه و شیاطین را به تسخیر خود در می آورد.ماجرای تسخیر و تسلط بر باد نیز در این قسمت  نشان داده شده است.

تاکید بر ولایت پذیری و تبعیت از ولی خدا بخصوص در هنگام هجوم فتنه‌های اشرار و همچنین برای رهایی از شر شیاطین و فراخوانان به بدی که گریبانگیر همه اعصار بشری بوده است، مهم‌ترین اتفاق دیگری است که در مضمون این فیلم افتاده است.

در قسمت دوم این فیلم نیز که قرار است ساخته شود حضرت سلیمان به وسیله قوایی که بدست آورده است، بنا های رفیع و بلند و باشکوه می سازد و قصری از آبگینه بنا می کند. او برای گسترش خداپرستی با لشکریان انسانی، شیطانی و حیوانی خود در جهان به سفر می پردازد. همچنین در این فیلم شاهد داستان هدایت ملکه سبا خواهیم بود.

در بیست و هشتمین جشنواره بین المللی فیلم فجر این فیلم نامزد 9جایزه گردید که در نهایت توانست 5سیمرغ بلورین این جشنواره را به خود اختصاص دهد.

جای خالی فیلم هایی همچون ملک سلیمان در سینمای ایران کاملاً احساس می شود. ملک سلیمان شروع حرکتی است که می تواند انقلابی را در سینمای ایران به وجود آورد. انقلابی که شاید چندین سال دیر آغاز شده است اما امید آن می رود که با ملک سلیمان با شتاب بیشتری پیش رود و سینمای ما را به آنجایی برساند که باید.

 

بسم الله...

سلام...

به پیشنهاد یکی از دوستان لینوکسی شدم و توزیع مینت رو روی لپ تاپم نصب کردم و با لینوکس کار میکنم از این به بعد...این پست رو هم از محیط این سیستم عامل می فرستم... شب احتمالا وبلاگم رو آپدیت می کنم.

سبز و آرام باشید و شاد در پناه خدا

در اتوبوس نشسته ام و دختری با وضعیتی زننده و بدحجاب وارد اتوبوس می شود...پیرمرد بغل دستی ام شروع می کند به غیبت در مورد آن دختر و وضعیت ظاهریش و در مورد او صحبت کردن... پسری هم با ظاهری آنچنانی به آن دختر خیره شده بود و هر از گاهی چشم و ابرویی حواله اش می کرد و بعد هم اشاره کرد که در ایستگاه بعدی پیاده شوند... اتوبوس به ایستگاه رسید و آن دختر و پسر پیاده شدند...
و من در فکر آن بودم که گناه کدامیک بیشتر است؟
پیرمردی که پشت سر آن دختر غیبت می کرد؟ یا آن دختر که با آن وضعیت زننده بیرون آمده بود؟  یا آن پسر که آنگونه آن دختر را همراه خود کرد و یا من که سکوت کرده بودم؟  



پی نوشت: آن پسر در ایستگاه دیگری سوار اتوبوس  شده بود و آن دختر هم در ایستگاه دیگر... لطفا نگویید شاید آشنا بودند...عکسم هیچ ربطی نداره...جهت خالی نبودن عریضه بود.... عکس بهتری پیدا نکردم...کسی پیش نهادی داره واسه مساله حجاب و جلوگیری از بدحجابی؟  
تعطیلات 2روزه ی عید فطر فرصتی دوباره بود برای ما فرصت طلبان امام رضا طلب! که سفری داشته باشیم به مشهد و زیارتی دوباره به اتفاق خانواده...
هتل اداره ی پدر محترم-کمیته امداد- ایام ماه رمضان تعطیل است و برای عید فطر هم جای خالی نداشت...و رفتیم به یک مجتمع فرهنگی رفاهی مخصوص دانش آموزان تحت پوشش کمیته امداد که بر اساس وصیت مرحوم دکتر وحید دستجردی-پدر وزیر بهداشت - از اموال و ارث او آنجا را ساخته اند.
در آن ساختمان تندیسی به شکل یک ستون ساخته شده که در بالای آن تصویر مرحوم دستجردی حک شده است و توضیحاتی پیرامون آن ساختمان...به جز ما خانواده های دیگری هم آنجا حضور داشتند...یک روز که مشغول تماشای تلویزیون بودم در کنار آن تندیس، یکی از همان مهمانان محترم با نشان دادن آن تندیس با لحنی کاملا جدی و سرشار از تعجب سوال کرد که چرا این آقا را به صورت سرپا و عمودی دفن کردن؟ و من مانده بودم که چه جوابی به ایشان بدهم! شما بودید چه میگفتید؟

  • ۹ نظر
  • ۲۷ شهریور ۸۹ ، ۲۳:۱۵

مادر محترم قیچی به دست به اتاق آمد و در مقابل چشمان متعجب من که نگاهم به قیچی و منظورش بود گفت آمده است برای قیچی کردن یک تار موی سپیدی که در سرم دیده است... و البته بیشتر از یک تار موی سپید در سرم وجود داشت و چند لحظه بعد چند تار موی سپید و سیاه کف دستم گذاشت یادگاری و از اتاق خارج شد و من ماندم و مرحوم موهای سپیدم...

  • ۸ نظر
  • ۲۷ شهریور ۸۹ ، ۲۳:۰۲

آمریکایی ها قرآن ها را به آتش کشیدند...

و ما همچنان ساکتیم...

لینک خبر


- اگر کسی حکم حضرت امام در خصوص سلمان رشدی را اجرا کرده بود احتمالا دیگر شاهد این قبیل قضایا نبودیم... 

- از نظر من صرف محکومیت و دادن بیانیه و راهپیمایی جوابگو نیست و در آینده هم از این قبیل مسائل خواهیم دید و چه بسا بدتر از آن...چون یکی از دلایل این اقدامات بررسی واکنش جامعه اسلامی نسبت به آن است...

- به نظر من بهترین اقدام برای این مساله صدور فتوا از سوی مراجع برای اجرای حکم الهی در خصوص سلمان رشدی و همچنین تری جونز کشیش صهیونیست امریکایی است...سلمان رشدی از این جهت که اولا حکم حضرت روح الله در خصوص کشتن او همچنان برقرار است و ثانیا شروع کننده ی این گونه اقدامات توهین آمیز بوده است...و از طرفی تری جونز هم اگرچه در ظاهر انصراف خود را اعلام کرده بود اما شروع کننده ی این ماجرا او بود و با فراخوان او این اقدامات انجام شد...

- منتظریم ببینیم واکنش کشورهای اسلامی بویژه دولت در این مساله چیست؟

  • ۴ نظر
  • ۲۲ شهریور ۸۹ ، ۱۰:۲۹